اختلال شخصیت اسکیزوئید
آنچه در این مقاله می خوانید :
ویژگی های اختلال شخصیت
داستان بتی
مشخصات ظاهری
سطح روابط افراد اسکیزوئید
شکل گیری اختلال شخصیت اسکیزوئید
ویژگی های اختلال شخصیت اسکیزوئید
- او هیچ علاقه ای به روابط نزدیک با دیگران ندارد
- معمولا به فعالیت های فردی می پردازد
- هیچ علاقه ای یا علاقه چندانی به فعالیت جنسی ندارد
- تعداد فعالیت ها و وقایعی که می تواند برای او لذت بخش باشد، بسیار اندک است
- به غیر از اعضای خانواده، هیچ کس دیگری با او نزدیک و صمیمی نیست
- به نظر می رسد که نسبت به تمجید و یا انتقاد دیگران بی تفاوت است
- سرد، منزوی و بی احساس
آیا تاکنون دلبسته فردی با ویژگی های اختلال شخصیت اسکیزوئید شده اید؟ آیا دیگران او را فردی «سرد» و «بی تفاوت» می دانستند؟ آیا هنگامی که حتی در کنار او نیز قرار داشتید احساس تنهایی می کردید؟ آیا هیچگاه احساس کردید که بود و نبودتان برای او تفاوتی ندارد؟ اگر ویژگی های فوق را در محبوب کنونی و یا احتمالا محبوب های قبلی خود می یابید، به احتمال زیاد شما از آن دسته افرادی هستید که به ایجاد رابطه عاطفی با افراد دارای اختلال شخصیت اسکیزوئید تمایل دارید. افراد با اختلال اسکیزوئید، افرادی گوشه گیر، منزوی و بسیار یا به طور شدیدی بی علاقه به روابط اجتماعی از جمله رابطه با محبوب خود هستند.
داستان بتی؛ اختلال شخصیت اسکیزوئید
من پس از یک سال تلاش برای صحبت با روی، با او آشنا شدم. در آن زمان من در یک فروشگاه مواد غذایی کار می کردم و روی هر یکشنبه صبح برای خرید به آنجا مراجعه می کرد. او بزرگتر از من بود. او در آن زمان ۴۲ سال داشت و من ۳۱ سال داشتم. هیچ کدام از ما تا آن زمان ازدواج نکرده بودیم. هر چند که من چندین بار تا مرز ازدواج پیش رفته بودم. بعدها متوجه شدم که روی تا زمان آشنایی با من، با هیچ دختری ملاقات نکرده بود و این برای فردی به زیبایی او بسیار تعجب آور بود (اگرچه در زمان آشنایی با من موهای سرش حسابی ریخته بود). او فرد کاملا ساکت و آرامی بود و احتمالا از صحبت با دیگران احساس خجالت به او دست می داد.
روی هر یکشنبه پس از انتخاب مواد مورد نیاز خود، در صف پرداخت پول می ایستاد و برای آنکه مدت زمانی که در صف ایستاده است، با کسی، از جمله من، وارد مکالمه نشود، به خواندن روزنامه می پرداخت. هر بار که من تلاش میکردم سر صحبت را با او باز کنم، او گیج می شد و نمی دانست که چطور جواب بدهد. او غالبا به طرف دیگری نگاه می کرد و با یک کلمه «آره، با انها جواب میداد. آنچه در پی می آید، نمونه یکی از گفتگوهایی است که من با روی در روزهای یکشنبه داشتم:
– سلام روی حالت چطوره؟
– “مکث طولانی” خوبم
– چه برنامه ای برای تعطیلی آخر هفته داری؟
– برنامه خاصی ندارم
– فکر میکنی همان طور که هواشناسی پیش بینی کرده، دو روز آینده بارانی باشد؟
– فکر نمی کنم
مشخصات ظاهری؛ اختلال شخصیت اسکیزوئید
هنگامی که با روی شروع به صحبت می کردم، او واقعا گیج و دستپاچه می شد و به نظر می رسید اختلال شخصیت اسکیزوئید دارد. همچنین او چهره غم زده ای داشت و من همیشه گمان می کردم که مشکلات زیادی را در زندگی تجربه می کند. خلاصه پس از یک سال، زمان مکالمه من با او قدری بیشتر شد. با اینکه او هنوز در شروع کردن مکالمه پیش قدم نمی شد، اما شروع به صحبت و تماس چشمی بیشتری با من میکرد. حتی چند بار نیز لبش به تیم تکان خورد و مرا متعجب کرد؛ زیرا بعید می دانستم قادر به چنین کاری باشد.
من فکر می کنم که کم کم به روی دلبستگی پیدا کردم در حالی که نمی دانستم او اختلال شخصیت اسکیزوئید دارد. من قبل از روی با چندین فرد غیرقابل پیش بینی و فریکار وارد رابطه عاطفی شده بودم. روی درست برعکس آنها بود. او فرد باثبات، خوشرو و همواره یکنواختی بود و من چنین چیزی را دوست داشتم. همچنین من از اینکه هر یکشنبه صبح او را وادار به صحبت می کردم، لذت می بردم. بالأخره هنگامی که متوجه شدم او نیز هر هفته به شوق دیدن من به فروشگاه می آید، احساس کردم که عاشق او شده ام.
سرانجام یکی از روزهای شنبه، از روی دعوت کردم که ساعتی را با هم بگذرانیم. من او را برای روز یکشنبه بعدازظهر به یک کنسرت موسیقی دعوت کردم. به نظر می رسید که از دعوت من حیرت زده شده است. او حدود یک دقیقه به من زل زده و در نهایت شانه هایش را با بی اعتنایی بالا انداخت و گفت «باشد روی در بیرون از فروشگاه همان کسی بود که در داخل فروشگاه به نظر می آمد، ساکت و کم حرف.
جواب بله و نه؛ اختلال شخصیت اسکیزوئید
او به پرسش های من با حداقل کلمه یعنی «بله» و «نه» جواب میداد و مشخص بود که دارای اختلال شخصیت اسکیزوئید است. کنسرت او را به هیجان نیاورد. چنان که بعدها نیز هیچ چیز دیگر او را هیجان زده نکرد. من همچنان به تقاضای خود از روی به دیدن جاهای مختلف ادامه دادم و او نیز غالبا موافقت می کرد. اکنون که خوب فکر می کنم، متوجه میشوم که گویا روی از اینکه ساعتی را با من می گذراند، هیجان زده نمی شد. گویا بودن با من با تعمیر یکی از چند ماشینی که در گاراژ خانه اش داشت، هیچ فرقی برایش نداشت. اما من کسی را در زندگی ام نداشتم و به همین جهت، بودن با روی پرایم خوشایند بود. من در کنار روی بسیار احساس امنیت می کردم.
روی در یک کارخانه ساخت دست و پای مصنوعی و در قسمت ذوب مواد لاستیکی این کارخانه کوچک به تنهایی کار می کرد. با اینکه کار او بسیار کسل کننده به نظر می رسید، او هیچ شکایتی از آن نداشت و به نظر می رسید که کار در تنهایی برایش لذت بخش تر است. در تمام دیدارهایی که من با روی داشتم، او هیچگاه دست به من نزد و حتی دست من را نیز نگرفت اما متوجه نشدم که ممکن است اختلال شخصیت اسکیزوئید داشته باشد.
تا مدتی این موضوع ذهن مرا مشغول کرده بود که شاید من به نظر او زن جذابی نیستم. تا اینکه در نهایت یک بار گونه او را بوسیدم، بیچاره روی از تعجب خشکش زده بود. به نظرم رسید که هیچ گاه کسی او را نبوسیده بود من این موضوع را از او پرسیدم و او در حالی که شانه هایش را بالا می انداخته گفت: «یادم نمی آید، و بعید می دانم چنین کاری کردم باشم.
همه چیز را باید یاد می دادم
خلاصه اینکه من بایستی همه چیز را به او یاد میدادم. در آن زمان ساده لوحی او برایم بسیار خوشایند بود و فکر می کردم که به مرور زمان روی نیز از عشق بازی خوشش خواهد آمد. اما چنین چیزی هرگز اتفاق نیفتاد چون او دارای اختلال شخصیت اسکیزوئید بود. در نهایت مثل همه چیزهای دیگری که من پیشنهادش را به روی می دادم، به او پیشنهاد ازدواج دادم. او مدتی خیره به زمین نگاه کرد، شانه هایش را بالا انداخت و گفت باشد. من می دانم اکنون که شما داستان مرا می خوانید سرتان را تکان می دهید و می گویید در آن زمان چه بلایی سر عقل من آمده بود. اما واقعیت این است که من فقط در کنار روی احساس امنیت می کردم.
حدود ۳ سال است که من و روی با هم زندگی می کنیم. در این مدت تغییر زیادی حداقل در روی رخ نداده است. من فکر میکنم اشکال از من است. به نظر می رسد که من خود را قانع کردم که باور کنم روی پس از ازدواج به تدریج تغییر خواهد کرد و رابطه ما صمیمانه خواهد شد، اما ماهها و سال ها در پی هم گذشت و من بیشتر و بیشتر احساس تنهایی می کردم و در رویارویی با این حقیقت که روی واقعا به کسی در کنار خود نیازی ندارد، احساس درماندگی می کردم و متوجه شدم که او دارای اختلال شخصیت اسکیزوئید است.
هیچ کار مشترکی نمی کند؛ اختلال شخصیت اسکیزوئید
اکنون روی هر روز سر کار می رود و در روز آخر هفته نیز به پیشنهاد من با هم بیرون می رویم، اما او هیچگاه پیشنهاد هیچ کار مشترکی را به من نمی دهد. اگر من چیزی نگویم، ممکن است هفته ها بگذرد و کلامی از دهان او خارج نشود. نه اینکه او مرا دوست ندارد، اتفاقا او واقعا مرا دوست دارد، فقط نیازی به من ندارد. در حقیقت من فکر میکنم هیچ چیز دیگری جز پرداختن به کارهای مورد علاقه اش او را خوشحال نمی کند.
او همواره تعدادی ماشین خراب در گاراژ خانه دارد که اوقات بیکاری خود را به تعمیر آنها اختصاص می دهد و هنگامی که ماشینی برای تعمیر وجود نداشته باشد، به تنظیم کلکسیون بزرگ کارت های بال خود می پردازد. روی علاقه چندانی به روابط جنسی ندارد دیگر از اینکه او را دعوت به این کار کنم، خسته شده ام. هرچند که هرگاه از او چنین درخواست کرده ام، مخالفت نکرده است اما او دارای اختلال شخصیت اسکیزوئید است.
من چندین مرتبه با خانواده روی صحبت کردم. روی به ندرت به دیدن آنها می رود. آنها نیز مثل خود روی آدم های عجیبی هستند. برادر او به من گفت که روی همیشه منزوی و ساکت بوده و او هیچگاه دوستی نداشته است. در حقیقت خانواده روی از شنیدن خبر ازدواج او بسیار متعجب شده بودند. در واقع، روی در دوران نوجوانی، تنها به مدت کوتاهی با پسر همسایه بازی اسپامچال و اژدها را کرده بود، اما رابطه آنها دوام چندانی نیافته بود.
آیا می توانم ادامه دهم
هنوز نمی دانم آیا می توانم باز هم به زندگی با روی ادامه دهم. من بارها به این فکر کرده ام که از او جدا شوم، اما آنچه مرا آزار می دهد این است که میترسم، روی مخالفت جدی با جدایی من نداشته باشد. البته ممکن است قدری اعتراض کند، اما بعید می دانم که هیچگاه دلش برای من تنگ شود. من به شدت احساس تنهایی می کنم و اکنون می فهمم که نیاز به همسری دارم که او نیز متقابلا به من نیاز داشته باشد. فردی که بودن در کنار من برایش لذت بخش باشد. چیزی که می دانم روی آن را هیچ گاه به من نخواهد داد چون دارای اختلال شخصیت اسکیزوئید است.
شخصیت منزوی اختلال شخصیت اسکیزوئید
ویژگی برجسته فردی با اختلال شخصیت اسکیزوئید، ناتوانی او در ایجاد ارتباط با دیگران است. غالب افراد اسکیزوئید دارای تاریخچه انزوای اجتماعی و اجتناب از ایجاد رابطه با دیگران هستند. همچنین آنها در تعاملات با دیگران (از جمله همسر) هیجان چندانی از خود نشان نمی دهند. آنها در ارتباط با دیگران افرادی خمود، بی توجه، قدری مرموز و کم حرف به نظر می آیند.
مشخص ترین ویژگی غیر معمول فرد اسکیزوئید، فقدان تمایل به ایجاد رابطه صمیمانه با دیگران است. در حقیقت، فرد اسکیزوئید هیچ علاقه ای به ایجاد رابطه صمیمانه و لذت بخش با دیگران ندارد. چنین فردی نه تنها از پیوستن به گروههای مختلف، حتی خانواده خود و فرصت های اجتماعی شدن اجتناب می کند، بلکه اشتیاق چندانی نیز به روابط عاشقانه و تداوم آن نیز از خود نشان نمی دهد.
یک فرد با اختلال شخصیت اسکیزوئید، دلبسته تنهایی است و همواره خسته از فشارهای موجود در روابط بین فردی به گوشه تنهایی پناه می برد. فرد اسکیزوئید یک تنهای واقعی است. او به هنگام تنهایی آرامش می یابد. او همواره فعالیت هایی را انتخاب می کند که در آن فرد دیگری حضور نداشته باشد؛ چنانکه، هم در زمینه شغلی و هم تفریحی، شغل ها و تفریحاتی را انتخاب می کنند که انجام آن مستلزم همکاری و حضور فرد دیگری نباشد. در نتیجه فرد اسکیزوئید به ندرت با کسی دوست می شود و تقریبا می توان گفت که هیچ دوست صمیمی ندارد.
سطح روابط افراد اسکیزوئید
افراد با اختلال شخصیت اسکیزوئید ممکن است که با یک یا دو نفر از اعضای خانواده خود رابطه داشته باشند، اما همین روابط نیز در غالب موارد سطحی است. نکته جالب توجه این است که فرد اسکیزوئید دلش برای روابط با دیگران تنگ نمی شود و بنابراین، انزوا و تنهایی برای او آزاردهنده نیست. نویسندگان روزگاری به عنوان روانشناس در نیروی دریایی و در پایگاه های دریایی مختلف مشغول به کار بودیم. ما غالبا موظف بودیم که بنا به دلایل مختلف به ارزیابی وضعیت روانی پرسنل نظامی تحت پوشش خود بپردازیم. یکی از این ارزیابی ها این بود که مشخص کنیم کدامیک از پرسنل آمادگی آن را دارند که در ایستگاه های تحقیقاتی دورافتاده به کار بپردازند.
آن تعداد از پرسنل نظامی و غیرنظامی که داوطلب خدمت در این ایستگاههای تحقیقاتی کوچک، ساکت و احیانا خطرناک بودند، باید مورد آزمایشات روان شناختی قرار می گرفتند و اگر نتایج آزمایشات نشان می داد که آنها توانایی تحمل درجه بالایی از تنهایی و استرس را دارا هستند، می توانستند به چنین مأموریت هایی اعزام شوند. در این ایستگاه های تحقیقاتی، سرگرمی های اندکی وجود داشت و فقط در برخی از مواقع امکان تماس با دیگر همکاران در ایستگاه مزبور وجود داشت.
وضعیت تنهایی
ما به زودی متوجه شدیم که فقط افراد خاصی توانایی سازگاری در وضعیت تنهایی شدید را دارا هستند افراد با اختلال شخصیت اسکیزوئید. این افراد منزوی، فاقد علاقه به دیگران و افراد گریزان از روابط بین فردی، به طور تعجب آوری کاملا مناسب چنین ماموریت هایی بودند. هرچند ما مراقب بودیم که افراد دچار بیماری شدید روانی را برای مأموریت های مزبور انتخاب نکنیم، اما در نهایت منتخبین ما افرادی با ویژگی های اختلال شخصیت اسکیزوئید بودند که به دلیل ویژگی های شخصیتی خود، به خوبی از عهده چنین مأموریت هایی بر می آمدند، اما چنانکه در این فصل به شما نشان خواهیم داد، اینگونه افراد در مشاغلی که در آن نیاز به تعامل نزدیک با دیگران است، بازدهی چندانی ندارند.
افراد با اختلال شخصیت اسکیزوئید علاقه ای به روابط جنسی ندارند. این چیزی است که برای بسیاری از افراد تعجب آور است. در جایی که غالب انسان ها در جستجوی لذت جنسی و تماس و لمس جنس مخالف خود هستند، در فرد اسکیزوئید چنین اشتیاقی به چشم نمی خورد. البته ممکن است که او گاهی به خودارضایی روی بیاورد، اما احتمال اندکی وجود دارد که از همسر خود برای رابطه جنسی دعوت به عمل آورد. در واقع در فرد اسکیزوئید تمایل به تماس و لمس جنس مخالف، وجود نداشته و یا کمرنگ است. به همین جهت این گونه تجربه ها برای او از کمترین اهمیت در زندگی روزانه برخوردار هستند.
بازدهی این افراد
از آنجایی که افراد با اختلال شخصیت اسکیزوئید برای حرف مردم اهمیت چندانی قائل نیستند هم در روابط بین فردی و هم در محیط کاری، از بازدهی اندکی برخوردار هستند هوش هیجانی افراد اسکیزوئید به طور وحشتناکی پایین است و به همین دلیل توانایی درک و فهم حالت های هیجانی دیگران و علائم ظریف موجود در روابط اجتماعی را ندارند. احساس تنهایی و فقدان مهارت های اجتماعی فرد اسکیزوئید سبب می شود تا دیگران به چشم یک آدم عجیب با بی عرضه به او نگاه کنند، افراد اسکیزوئید توسط همکاران خود درک نمی شوند و غالبا توسط آنها مورد تحقیر و تمسخر و یا حتی تهدید نیز قرار می گیرند.
با وجود اینکه افراد اسکیزوئید از نظر خطر آسیب رسانی تفاوت چندانی با دیگران ندارند، اما به دلیل گوشه گیری و رفتارهای عجیبی که دارند، ممکن است که دیگران به اشتباه به آنها به چشم افراد روانی و خطرناک نگاه کنند و از آنها فاصله بگیرند. فرد با اختلال شخصیت اسکیزوئید بهترین نمونه اجتناب از ابراز هیجان و روابط بین فردی است افراد اسکیزوئید فقط در برخی موارد استثنایی به هیجان می آیند. همچنین آنها به خوبی قادر به درک حالت های هیجانی موجود در چهره و اندام دیگران نیستند.
به طور مثال، ممکن است فرد اسکیزوئید پاسخ لبخند فرد مقابل را ندهد، معنی چشمک زدن را درک نکند. غالب افرادی که در پیرامون فرد اسکیزوئید قرار دارنده به سبب بی احساسی و گوشه گیری و اجتناب او از روابط اجتماعی، از او به عنوان «ماهی یخ زده یاد می کنند. چنین افرادی اگرچه از نظر بالینی افراد افسردهای جلوه می کنند، اما چنین نیست.
دوری از روابط اجتماعی؛ اختلال شخصیت اسکیزوئید
آنها فقط فاقد هیجانات منفی و مثبت بوده و غالبا در خانه و به دور از روابط اجتماعی به سر می برند. از آنجایی که افراد اسکیزوئید از چیزی به نام عاطفه و هیجان خبر ندارند، ممکن است حتی از افسردگی خود نیز خبر نداشته باشند. حتی این امکان نیز وجود دارد که در مواردی فرد اسکیزوئید به عنوان فرد آتیستیک تشخیص بیماری داده شود انزواگزینی، فقدان تماس چشمی و دلبستگی افراد اسکیزوئید به کارها و تفریحات انفرادی، از بسیاری جهات آنها را با افراد اتیستیک مشابه می سازد. با این تفاوت که افراد با اختلال شخصیت اسکیزوئید دچار نقص مغزی نیستند بلکه فقط به نقس اساسی در ساختار شخصیت دچار هستند.
از آنجایی که افراد اسکیزوئید دوران کودکی خود را به دور از الگوهای روابط اجتماعی و دلبستگی به دیگران گذرانده اند، در دوران بزرگسالی از مهارت ها و علایق اجتماعی و بین فردی لازم برخوردار نیستند. نکته جالب توجه این است که دیگران نیز فرد اسکیزوئید را فردی عجیب و غریب می دانند؛ این در حالی است که خود او نسبت به چنین چیزی بینش چندانی ندارد. افراد اسکیزوئید از فقدان رابطه صمیمانه با دیگران ناراحت نیستند و تمایلی نیز به آن ندارند. افراد نزدیک به فرد با اختلال شخصیت اسکیزوئید غالبا از بی تفاوتی و گوشه گیری او در رنج و عذاب هستند. با وجود این، فرد اسکیزوئید از شیوه زندگی خود نه تنها ناراحت نیست، بلکه آن را دلچسب و خوشایند نیز می داند.
شکل گیری اختلال شخصیت اسکیزوئید
اگرچه هنوز واقعه با پیشینه خانوادگی خاصی به عنوان علت اصلی ایجاد اختلال شخصیت اسکیزوئید شناخته نشده است، با وجود این، در غالب موارد فرد اسکیزوئید دارای یک والد اسکیزوئید بوده است. همچنین تحقیقات نشان می دهند که افراد اسکیزوئید برآمده از درون خانواده هایی با پیشینه اسکیزوفرنیا یک اختلال شدید روان شناختی که توهم و عدم رابطه با واقعیت از علائم اصلی آن به شمار می روند هستند. افزون بر این، دوران کودکی فرد اسکیزوئید ممکن است که به دور از رابطه عاطفی با والدین و دیگر اعضای خانواده سپری شده باشد. ممکن است که او در خانواده ای خشک و خشن رشد یافته باشد که در آن سکوت، تنهایی و عدم رابطه صمیمانه چیزی عادی تلقی می شده است.
رفتار اسکیزوئید را می توان به عنوان رفتاری دفاعی تلقی کرد که فرد اسکیزوئید به منظور حمایت از خود، آن را نشان می دهد. کودکی که در یک محیط آشفته یا تهدید آور رشد می کند، ممکن است به منظور دفاع از خود، از ایجاد رابطه با دیگران پرهیز کند. اگرچه این گونه چاره جویی در زمان خودش می تواند تا حدی مؤثر واقع شود، اما تداوم آن در دوران نوجوانی با بزرگسالی سبب بروز مشکلاتی جدی در زمینه شغلی و روابط عاطفی خواهد شد. شیوع اختلال شخصیت اسکیزوئید در مردان اندکی بیش از زنان است.
عزیزان و همراهان ارجمند برای دریافت خدمات مشاوره روانشناسی اطلاعات بیشتر و اخذ مشاوره ترک اعتیاد در زمینه بستری نمودن و ترک اعتیاد فرد معتاد در یکی از مراکز همکار مرکز مشاوره روانشناسی اهواز کمپ لطفا با مشاورین ما تماس حاصل فرمایید.
سرفراز باشید …