افراد دارای اختلال شخصیت
آنچه در این مقاله می خوانید :
در مورد افراد دارای اختلال
نقش افراد دارای اختلال
داستان جودی و بن
شروع مشکلات
دلایل جذب شدن به افراد دارای اختلال
کلام آخر
کمپ ترک اعتیاد اهواز کمپ، مرکز ترک اعتیاد اهواز کمپ : مگر غیر از این است که افراد دارای اختلال شخصیت است که موجب بروز مشکل شده است؟ پاسخ به این پرسش هم «آری» و هم «خیر» است. البته بسیار مشکل است که شما قبل از شناخت خودتان بتوانید به درک این نکته نایل آید که چگونه جذب فردی با اختلال شخصیت شده اید و به دام عشق او افتاده اید؟ قبل از بررسی دقیق هر یک از انواع اختلالات شخصیت از شما می خواهیم که صادقانه پیرامون ویژگی هایی در افراد که سبب علاقمندی شما به آنها می شود، به تفکر و تأمل بپردازید. کمپ ترک اعتیاد اهواز کمپ به شما توصیه می کند که ویژگی های موجود در یک رابطه را که موجب می شوند شما به طور مکرر مجذوب افراد دارای اختلال شخصیت مشکل آفرین شوید، مورد بررسی قرار دهید.
پرسش های مهم در مورد افراد دارای اختلال شخصیت
- آیا شما آنچنان مبهوت ویژگی ظاهری یا رفتار خاصی در محبوب خود می شوید که سبب می شود بسیاری از ویژگی ها و رفتارهای ناپسند او از چشم تان پنهان بماند؟
- آیا این فرد در حضور والدین یا اعضای خانواده شما نیز شخصیت خود را به نمایش میگذارد؟آیا این فرد دارای ویژگی هایی است که شما به شدت فاقد آن هستید؟
- آیا شما خود را ملزم به کمک و نجات چنین افرادی می دانید؟
- آیا هنگام اقدام به ترک این فرد حتی اگر آن را ضروری نیز بدانید، دچار احساس گناه می شوید؟
- آیا نیاز کمک به نیازمندان در شما آنچنان نیرومند است که خود را ناتوان از ترک چنین فردی می بینید؟
- آیا شما در ابتدا چنان عاشق یک فرد می شوید که معایب شخصیتی و رفتاری او از چشم تان پنهان می ماند؟
- آیا عزت نفس شما چنان ضعیف و شکننده است که گفتن کلمه «نه» به فردی که احساس می کنید در موقعیتی برتر از شما قرار دارد، برایتان بسیار دشوار است؟
- آیا به خاطر آنکه از تنهایی یا چیز دیگری فرار کنید وارد روابط ناخوشایند می شوید و علی رغم زیانهایی که برای تان دارد، در آن باقی می مانید؟
به خوبی مشخص است که پاسخ به پرسش های فوق کار آسانی نیست. از آنجا که هر کدام از این پرسش ها قلب عادات آسیب زا و خود تخریب ما را هدف قرار می دهند، می توانند به ما کمک کنند تا نسبت به الگوهای ارتباطی و نحوه روابط خود با افراد دارای اختلال شخصیت و مشکل آفرین مانند افراد دو قطبی، ضد اجتماعی یا پارانوئید که عاشق آنها می شویم، آگاهی یابیم. یک خودارزیابی دقیق می تواند چشمان شما را نسبت به خودتان، گذشته ای که داشته اید و روابط گذشته تان که شما را به سمت ارتباط با افراد دارای اختلال شخصیت سوق می دهد، باز کند.
نقش افراد دارای اختلال شخصیت
اگر اینگونه خود ارزیابی ها که نقش شما در ایجاد رابطه عاطفی با افراد دارای اختلال شخصیت را روشن می سازد، برای شما دردناک و آزاردهنده باشد، تعجبی ندارد. در این نوع خودارزیابی ها شما به بررسی روابط دوران کودکی خود، به ویژه آن دسته از روابط صمیمانه ای که سرانجام خوشایندی نداشته اند، خواهید پرداخت. اجازه دهید این نکته را به شما صریحا یاد آور شویم:
جز در صورت قبول اینکه نیازها، آرزوها، عادات و تجربه های ناخوشایند شما در زندگی، موجب شکل گیری روابط کنونی شما شده است، شما محکوم به این خواهید بود که روابط عاطفی ناخوشایند را با افراد دارای اختلال شخصیت یکی بعد از دیگری تجربه کنید. در اینجا برای آنکه متوجه شوید چقدر ساده است که شیفته فردی شویم که در نهایت موجب آزار فراوان ما خواهد شد، به رابطه میان جودی و بن که در پی می آید توجه کنید.
داستان جودی و بن
برای تشریح افراد دارای اختلال شخصیت به این نمونه توجه کنید. جودی اولین بار بن را در فضای تاریک و شلوغ یک میهمانی ملاقات کرد. آنها در ابتدا با نگاه هایشان یکدیگر را برانداز کردند. در نهایت احساس کردند که برای یکدیگر بسیار جذاب به نظر می رسند. سراسر آن شب آنها بدون اینکه حرفی بزنند، از دور برای هم دلبری کردند. در نهایت آنها خودشان را به یکدیگر معرفی و پس از صرف قدری نوشیدنی، دیگری را با زندگی خود آشنا ساختند، اما این پرسش پیش می آید که آنها کدامیک از میلیونها تجربه خودشان در زندگی را برای دیگری بیان داشتند؟
چه چیزی در بن بود که جودی را مجذوب او کرد با اینکه او جزو افراد دارای اختلال شخصیت بود؟ چه چیزی در جودی بود که او را در چشم بن فریبنده و وسوسه انگیز جلوه می داد؟ بن به منظور پاسخ به جودی که از زندگی و والدینش می پرسید، در تردید بود که چگونه از دوران سخت کودکی خود و والدین الکلی خود برای جودی سخن بگوید. در نهایت او تصمیم گرفت که چیزی از پدر الکلی، خشن و خلافکار خود برای جودی نگوید و به جای آن از روابط نافرجامی که با دیگران داشته، سخن به میان آورد.
از سوی دیگر، جودی نیز مردد بود که آیا باید به بن بگوید که در آغاز نوجوانی مادر خود را از دست داده و از آنجایی که پدرش نیز هیچگاه از غم فقدان همسرش فارغ نبوده و توجهی به او نمیکرده، او به خانه پدربزرگش نقل مکان کرده بود. جودی به تازگی در یکی دیگر از روابط عاشقانه اش به بن بست خورده بود و به شدت احساس تنهایی می کرد و جزو افراد دارای اختلال شخصیت بود.
اولین شب آشنایی
در نهایت جودی ترجیح داد که در اولین شب آشنایی خود چیزی جز خاطرات خوشایند خود را با بن در میان نگذارد. آن شب جودی متوجه شد که بن علاوه بر ظاهر جذاب، از اعتماد به نفس بالا و روحیه ای نیرومند برخوردار است. بن نیز مبهوت زیبایی خیره کننده جودی و شخصیت محجوب، مهربان و مستقل او شده بود. جودی فرد اجتماعی و عاشق میهمانی های شلوغ بود و از بودن با جمع بسیار لذت می برد. او نیازمند توجه جنس مخالف بود و غالب مواقع دوست داشت که از جانب مردی مورد حمایت قرار گیرد. همچنین جودی به رابطه خوشایند خود با دوستان دخترش افتخار می کرد، او شنونده خوبی برای دوستانش بود و هنگامی که آنها مشکلی پیدا می کردند، سنگ صبور آنها می شد.
جودی دوست داشت که رابطه صمیمانه و هیجان بخشی با همسرش داشته باشد و عقیده داشت که در صورت ازدواج، همسر و مادر ایده آلی برای همسر و تربیت فرزندانش خواهد شد اما اینها جزو افراد دارای اختلال شخصیت بودند. او از هنگامی که ده ساله بود نحوه برگزاری شب عروسی خود را به طور دقیق طراحی کرده بود و اکنون نیز قصد داشت که پس از ازدواج در خانه بماند و به کار خانه داری و بزرگ کردن فرزندانش بپردازد.
بن دانشگاه را به پایان نرسانده بود و هیچگاه هم متوجه نشده بود برای چه کاری ساخته شده است. او در حال حاضر در فروشگاهی به عنوان مسئول فروش کار می کرد، اما از شغل خودش راضی نبود و از کارهای دفتری و از اینکه پاسخگوی رئیس خود باشد، احساس نفرت می کرد. همچنین او بارها از سوی رئیس خود به دلیل کم کاری مورد مواخذه قرار گرفته بود. بن دوست داشت ازدواج کند، اما علاقه چندانی به بچه دار شدن نداشت و هردو جزو افراد دارای اختلال شخصیت بودند.
جاذبه افراد دارای اختلال شخصیت
افراد دارای اختلال شخصیت دارای جاذبه هایی هستند. بن و جودی به سبب جاذبه ای که برای یکدیگر داشتند، رابطه میان خودشان را گسترش دادند. آنها برای هم بسیار جذاب به نظر می رسیدند و از نظر تمایلات جنسی با یکدیگر در توافق کامل بودند. هر یک از آنها دارای ویژگی ها و صفاتی بودند که برای آن یکی بسیار دوست داشتنی و قابل تحسین بود و هر دو بر این باور بودند که برای یکدیگر ساخته شده اند.
جودی فردی از خود گذشته بود و هر کاری که از دستش بر می آمد برای بن انجام می داد. او دوست داشت بن چیزی از او تقاضا کند تا او آن را برآورده سازد. همچنین جودی بسیار خوشحال می شد که بتواند زندگی را برای بن راحت تر سازد تا بن بتواند وقت بیشتری را برای بودن با او داشته باشد. بن نیز دوست داشت که خودش محل دیدارشان را تعیین کند و بدین ترتیب جودی هرچه بیشتر با رستوران ها و کافی شاپ های شلوغ شهر خود آشنا می گشت.
در این ایام جودی بسیار خوشحال بود و با همه چیز بن موافقت داشت. اگر گاهی مواقع بن نمی توانست با جودی بیرون برود، دوست نداشت که توضیحی در این باره به جودی بدهد و جودی نیز به ندرت از این کار بن عصبانی می گشت. بن رفتار خوبی با جودی داشت و هرگاه که جودی در کنار او بود تمام توجهش را معطوف به او می کرد. چیزی که باعث می شد جودی خود را در چشم بن عزیز و دوست داشتنی بیابد. تا اینجا همه چیز خوب بود. این طور نیست؟
حالا یک سال بعد
بن دو بار شغل خود را تغییر داده بود. او بدون آنکه مشورتی با جودی داشته باشد، همواره در پی شغلی با پورسانت بیشتر می گشت. با اینکه درآمد بن هیچگاه قابل پیش بینی نبود، او احساس نگرانی نمی کرد و از اینکه گاهی جودی را در این باره مضطرب می یافت، به شدت عصبانی می شد. حال او با رفقای خودش و بدون جودی به تفریح می رفت و غالب شبها برای اعتماد به نفس بیشتر و کاهش استرس به افراط در مشروب خواری می پرداخت و به همین دلیل، اوقات کمی را در کنار جودی می گذراند و در نتیجه، این احساس به جودی دست می داد که از سوی بن طرد شده است و این از مشخصات افراد دارای اختلال شخصیت است.
اکنون جودی به طور فزاینده ای از روشی که بن در پیش گرفته بود، خشمگین و اندوه زده بود. او با اینکه از التماس کردن نفرت داشت، با التماس از بن تقاضا میکرد که در خانه بماند و او را ترک نکند و این چیزی بود که بن را به خشم می آورد و سبب می شد که بیش از پیش اوقات خود را در بیرون از خانه صرف کند. دیگر بن به جودی نمی گفت که در بیرون از خانه چه می کند و با چه کسانی معاشرت دارد. جودی به وسیله های گوناگونی تلاش داشت تا توجه بن را به خودش جلب کند، اما سودی در پی نداشت و اولین نشانه های افراد دارای اختلال شخصیت نیز شروع به بروز پیدا کردن نمودند.
شروع مشکلات افراد دارای اختلال شخصیت
یکی از دوستان جودی به او خبر داد که بن غالب اوقات خود را با زنان بی بندوبار سر می کند و اینکه او جزو افراد دارای اختلال شخصیت است. این خبر سبب شد که جودی نسبت به جذابیت خودش دچار تردید شده و بیش از پیش احساس یأس و ناامیدی کند. هنگامی که جودی میخواست نگرانی های خود را با بن در میان بگذارد، بن نقاب «معصومیت» به چهره میزد و سعی می کرد تا مشکلات پیش آمده را بی اهمیت جلوه دهد. بن و جودی چندین دعوای سنگین با یکدیگر داشتند که در یکی از آنها هنگامی که بن با گریه و زاری جودی مواجه می شود، او را به باد فحش و ناسزا می گیرد.
سرانجام، جودی متوجه شد که رابطه اش با بن، رابطه سالمی نیست و او با یکی از افراد دارای اختلال شخصیت رابطه برقرار کرده است. جودی متوجه شد که بیشتر جلب مردهای اجتماعی می شود. افرادی که در ابتدا بسیار به او توجه می کنند، اما پس از مدتی از او کناره می گیرند و در نهایت او را طرد می کنند. همچنین متوجه شد که از همان آغاز رابطه، به سرعت خودش را وقف فرد مقابلش می کند. او از اینکه به شدت به مرد محبوبش وابسته می شد، احساس تنفر می کرد، اما می دانست که او از دیرباز به چنین عادتی مبتلا بوده است.
پذیرش اختلالات
بن نیز پذیرفت که تمام روابطش با زنان کوتاه مدت بوده است و از این متعجب بود که چرا تمام زنانی که او با آنها وارد ارتباط شده است، همگی زنانی وابسته و نیازمند به توجه بسیار بوده اند. او در آغاز همه روابط خود، گمان می کرد که با زنی مستقل و متکی به خود وارد ارتباط شده است، اما در نهایت متوجه می شد که با زنی وابسته و توجه طلب وارد ارتباط شده است که بیش از توان بن از او خواستار توجه و مراقبت است.
در داستان بن و جودی می توان به مواردی اشاره کرد که هر فرد سالمی با مشاهده آن از ارتباط با فردی آنچنان و افراد دارای اختلال شخصیت اجتناب می کرد. هنگامی که شما به گذشته بر می گردید و به رابطه خود با افرادی با اختلال شخصیت نگاه می کنید، ممکن است از خودتان تعجب کنید که چطور توانستید چنین فردی را برای ازدواج انتخاب کنید، اما حقیقت این است که چنین کاری به آسانی انجام می گیرد، به ویژه اگر شما بارها در طی یک الگوی رفتاری تکرار شونده، یکی پس از دیگری جذب افرادی شده باشید که به یکی از انواع اختلال شخصیت دچار هستند.
درباره افراد دارای اختلال شخصیت
در این نوشتار ما به دلایلی اشاره خواهیم کرد که ممکن است موجب جذب شما به سمت افراد دارای اختلال شخصیت شوند. اگر شما در گذشته به طور مداوم از روابط عشقی خود آسیب دیده اید، سعی کنید که صادقانه هریک از دلایل مزبور را مورد بررسی قرار دهید. اگر شما در حال حاضر نیز درگیر یکی از همین نوع روابط ناخوشایند هستید، از خودتان بپرسید چه چیزی شما را مجبور به ماندن در چنین رابطه زیان آوری می سازد، و اگر شما هنوز چنین روابطی را تجربه نکرده اید و قصد دارید که وارد این گونه روابط زیان آور نشوید، خواندن این کتاب به شما کمک خواهد کرد که با شناسایی نقاط کور خود، پیش از شکل گیری چنین روابطی، از ورود به آن خودداری کنید.
دلایل جذب شدن به افراد دارای اختلال شخصیت
به نظر می رسد که در همان برخورد اول افسون او شدم همه ما در آغاز یک رابطه، به ویژه رابطه با جنس مخالف، سعی می کنیم که به بهترین نحو عمل کنیم. در چنین مواقعی، ما برای آنکه فرد مزبور را شیفته خود کنیم، تصویری خوشایند از خودمان را به نمایش می گذاریم و عادات بد و قسمت های ناخوشایند از گذشته خود را پنهان می سازیم. جالب است بدانیم که افراد دارای اختلال شخصیت نیز در برخورد با شما همین شیوه را در پیش می گیرد.
همچنان که در مورد بن و جودی گفته شد، آنها نیز در مرحله اول آشنایی از اینکه فرد مقابل از تمام ویژگی ها و گذشته شان اطلاع یابد اکراه داشتند. در نتیجه از آشکارسازی و بیان آن خودداری کردند. بن مشکلات شغلی، رنج های دوران کودکی و روحیه خلافکار خود را از جودی پنهان داشت. به خوبی روشن است که اگر بن چنین حقایقی را با جودی در میان می گذاشت، آنگاه احتمال اندکی وجود داشت که جودی بخواهد به چنین رابطه ای ادامه دهد.
جودی نیز در مورد اینکه در گذشته به دلیل تقاضای بیش از حد، توجه و مراقبت، مردان زیادی را از رابطه با خود فراری داده بود، حرفی به زبان نیاورد. همچنین همه ما نه تنها تمایل داریم که نقاط ضعف محبوب جدید خود را نادیده گرفته و یا آنها را کم اهمیت تلقی کنیم، بلکه در مقابل، تمرکز خود را معطوف یک یا دو ویژگی مثبت او می کنیم اما ما جزو افراد دارای اختلال شخصیت هستیم.
نادیده گرفتن و یا کم اهمیت انگاشتن نقاط ضعف افراد با اختلال شخصیت محبوب تا آنجایی ادامه خواهد یافت که دیگر تاب تحمل آنها را نداشته باشیم. البته باید گفت که ما بدون حضور یک روانشناس و بدون اخذ یک مصاحبه بالینی از فرد مورد نظر خود، به احتمال زیاد قادر نخواهیم بود در اولین یا حتی دومین و یا سومین جلسه ملاقات، به شناخت شخصیت او نایل آییم.
کلام آخر
خواندن این مقاله به شما این مهارت را می دهد که به راحتی افراد دارای اختلال شخصیت را تشخیص دهید. البته ناگفته نماند که حتی روان شناسان ماهر نیز برخی مواقع، در همان جلسه اول قادر به شناسایی این گونه افراد نمی شوند و تنها پس از گذشت چند جلسه، اندک اندک ویژگی ها و رفتارهای نابهنجار فرد با اختلال شخصیت خودشان را به نمایش می گذارند. بنابراین، شما از اینکه چرا نتوانستید در همان آغاز آشنایی، شخصیت نابهنجار محبوب جدید خود را تشخیص دهید، زیاد تعجب نکنید.
اگر افراد دارای اختلال شخصیت، فردی باهوش و اجتماعی باشد، در مراحل اولیه آشنایی، به راحتی می تواند رفتارهای بیمارگونه خود را از چشم فرد مقابل خود پنهان سازد. با چنین اوضاع و احوالی شما چه می توانید بکنید؟ در پاسخ به شما توصیه می شود که این سلسله مقالات را تا پایان آن بخوانید تا بدین وسیله با انواع مختلف اختلالات شخصیت آشنایی یابید. همچنین سعی کنید در مرحله اولیه یک رابطه عاطفی، تصمیم قطعی خود را نگیرید و این مرحله را تا گرفتن یک تصمیم معقولانه طولانی سازید.
عزیزان و همراهان ارجمند برای دریافت خدمات مشاوره روانشناسی اطلاعات بیشتر و اخذ مشاوره ترک اعتیاد در زمینه بستری نمودن و ترک اعتیاد فرد بیمار خود در یکی از مراکز همکار مرکز مشاوره روانشناسی اهواز کمپ لطفا با ما تماس حاصل فرمایید.
(02) دیدگاه